بررسی تأثیر انتخابات بر عملکرد بورس اوراق بهادار تهران (مشاوره مالی)
چکیده
جهتگیري اصلی مقاله بررسی تأثیر انتخابات بر عملکرد بورس اوراق بهادار تهران میباشد. بابهرهگیري از دادههاي روزانه شاخص کل بررسی تجربی اثر انتخابات (انتخابات مجلس، ریاست جمهوري، شوراها و مجلس خبرگان) بر عملکرد بورس در بازة زمانی 1385 تا 1389 مورد بررسی قرار میگیرد. این مقاله رابطۀ بین انتخابات و بورس را با استفاده از مدل حداقل مربعات معمولی بررسی میکند و بر دوره زمانی پیش از GARCH ( با متغیر مجازي و همچنین مدل ( 1,1 (OLS) انتخابات و پساز انتخابات در طی پنج سال متمرکز است.
نتایج حاصل از هر دو مدل نشان دهنده این است که انتخابات تأثیر معنیداري بر بازدهی شاخص در طی بازة زمانی یک ماه و بازة پانزده روز قبل و بعد از انتخابات ندارد هرچند از یک ماه قبل شاخصروند نوسانی را طی کرده است و بعد از انتخابات صعودي و کم نوسانتر شده است. این در حالی است که در انتخابات شوراها و مجلس خبرگان نوسان قبل از انتخابات بسیار کمتر از دو انتخابات دیگر است.
مقدمه
در بررسی کارایی بازار در سطح نیمه کارا بررسی تأثیر اتفاقات مهم اقتصادي و سیاسی و نحوه تأثیر آن بر بازارهاي سرمایه از اهمیت خاصی برخوردار است. با استفاده از ساختار مطرح شده توسط فاما مطالعاتی که شکل نیمه قوي فرضیه بازار کارا را آزمون کردهاند میتوانند به دو دسته تقسیم شوند دستهاي از مطالعات نرخهاي بازده آتی سهام را با استفاده از اطلاعات منتشر شده موجود پیش بینی میکنند؛ این مطالعات که مربوط به بازده کل بازار یا تک تک سهام میباشد میتواند هم براساس تحلیل سري زمانی و هم توزیع مقطعی بازده یا سایر ویژگیهاي تک تک سهام انجام شود. دومین گروه از مطالعات به نام برررسی وقایع به این امر میپردازد که قیمتسهام با چه سرعتی نسبت به وقایع مهم و خاصتعدیل میشوند. در دنیا مطالعات بسیاري براي بررسی تأثیرات وقایع مختلفبر بازارهاي مالی انجام شده است (راعی و تلنگی، 1383 ). دلیل بررسی اینگونه تأثیرها این است که کارایی بازار سرمایه داراي دو مفروض مهم است اول اینکه فقط حوادث پیشبینی نشده در حالت تعادل، مقدار متوسط ارزش دارایی را تحت تأثیر قرار میدهند؛ بعبارت دیگر در مورد حوادث سیاسی فقط حوادث سیاسی غیرقابل پیشبینی براي معاملهگران، میتوانند تأثیري روي بازار بگذارند و تأثیر حوادث سیاسی قابل پیشبینی، جزیی است. دوم اینکه انتظارات عقلایی و کارایی بازار به پیشبینی واریانسداراییها هیچ اشارهاي ندارد و این بدین معنا است که این پیشبینیها ممکن است که نااریب باقی بمانند ولی واریانسآنها در طول زمان تغییر خواهد کرد. بنابراین از دقت پیشبینیها در طور زمان کاسته میشود .(Leblang, et al., 2000)
در ابتدا تحقیقات به بررسی تأثیر متغیرهاي کلان اقتصادي بر شاخص سهام بازارهاي سرمایه پرداختند و از روشهاي اقتصادسنجی، شبکه عصبی و هوش مصنوعی جهت یافتن رابطه بین متغیرهاي مختلف بهره جستند، متغیرهایی همچون تولید ناخالص داخلی، نرخ تورم، نرخ ارز و تراز تجاري از جمله این متغیرها بودند. در ادامه متغیرهایی خارج از حوزه اقتصاد و مالی و تأثیر آنها بر بازارهاي سرمایه توجه محققان را به خود جلب کرد، تحقیقاتی در مورد اثر آخر هفته، اثر ژانویه از جمله اولین تحقیقات در این زمینه بود. با گسترش مالی رفتاري و بررسی نقشمتغیرهاي مختلفبر نحوه انتظارات سهامداران بحث در مورد تأثیر متغیرهاي مختلفبر بازارهاي سرمایه قوت تئوریکگرفت و تحقیقات در این زمینه آغاز شد بگونهاي که تأثیر آب و هوا بر بازارهاي سرمایه نیز مورد توجه واقع شد. این تأثیرات براي فعالان بازار جهت اخذ استراتژيهاي مختلف خرید و نگهداري و همچنین محققین
جهت بررسی میزان کارایی بازار که مفروض بیشتر تئوريهاي مالی و سرمایه گذاري میباشد مورد توجه است. دستهاي از متغیرهاي خارج از حوزه اقتصاد که مورد توجه محققان واقع شده است و تحقیقات زیادي در مورد آن در سراسر دنیا انجام شده، متغیرهاي سیاسی مانند انتخابات بوده است. رابطه بین Hibbs, 1997 ؛ Block, سیاست و امور مالی در مقالات متعددي مورد بررسی واقع شده است( 1997 مطالعات تجربی نشان میدهد که بازارهاي مالی به .(McGillivray, 2000 ؛Alesina, et al., 1997 ؛ آرامی در برابر تغییرات سیاسی واکنشنشان میدهند. نحوه تأثیر رویدادهاي سیاسی بر بازارهاي سهام متأثر از متغیرهاي میانجی متعددي است که نقشانتظارت و نوع نگرش بازیگران بازار سرمایه در میان این متغیرها از اهمیتخاصی برخوردار است؛ لین و همکاران ( 2001 ) نشان دادند که بازدهی بعضی از سهمهاي معین متأثر از انتظارات در مورد انتخابات سال 2000 در تایوان قرار گرفتهاند. با توجه به اینکه اطلاعات در بازارهاي سرمایه روي قیمتها تأثیر میگذارد میتوان بیان کرد که وقایع سیاسی در خلال دورههایی که تغییرات سیاسی در کشور وجود دارد، میتواند باعث تغییر تصمیمات فعالان بازارهاي مالی شود و این نیز میتواند به نوبه خود بر تلاطم در بازار سهام مؤثر باشد. در بررسی انواع مختلف کارایی بازار و بررسی تأثیر عوامل مختلف از ابزارهاي آماري مختلفی در بین این ابزارها از فراوانی بیشتري (OLS) استفاد میشود. مدلهاي ساده حداقل مربعات معمولی برخوردار است ولی وجود مفروضات متعدد روایی نتایج این ابزار را دچار تردید میکرد؛ محققین در از GARCH و انواع مختلف آن از جمله ARMA ادامه به مدلهاي پیشرفته روي آوردند، مدلهاي مدلهاي مطرح در این زمینه است. هدف این مقاله بررسی تأثیر انتخابات به عنوان یک عامل سیاسی تأثیرگذار بر بازار سرمایه میباشد. از آنجا که جمهوري اسلامی ایران در زمینه برگزاري انتخابات از پیشینه خوبی برخوردار است و در این سه دهه گذشته از پیروزي انقلاب به طور متوسط هر سال یک انتخابات برگزار شده است بررسی تأثیر این اتفاق مهم سیاسی بر بازارهاي سرمایه میتواند محققین و فعالان بازار را جهت پیشبرد تحقیقات آتی و استراتژيهاي فعال یاري رساند. ابزارهاي مورد استفاده در این تحقیق براساس میباشد که نتایج تحقیق براساس هر دو GARCH ادبیات موضوع رگرسیون با متغیر موهومی و مدل مدل با یکدیگر مقایسه شدهاند.